به وبلاگمون خوش اومدی رفیق

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ادرار» ثبت شده است

مردی در امامزاده ایی اختیار ادرارش را 

از کف داد و در صحن امامزاده ادرار کرد!

مردم خشمگین شدند و به سمت او 

هجوم بردند و خواستند که او را بکشند...!


مرد که هوش و فراستی بسیار داشت 

گفت؛ای مردم !

من قادر به ادرار کردن نبودم؛

امامزاده مرا شفا داد...!

ناگهان به یکباره مردم ادرار او را به عنوان تبرک به سر و صورت خود مالیدند!


منشا اشتباهات ندانستن نیست،

بلکه تقلید و اعتقادات کورکورانه است.


به زاهد گفتم این زهد و ریا تا کی بود باقی

بگفتا؛تا به دنیا مردم نادان شود پیدا...!