گروه سیاسی - رجانیوز: دو روز پیش از سفر هیات دولت تدبیر و امید به استان البرز و شهر کرج، شهرداری لایحه دو فوریتی برای هزینه های این سفر را به صحن علنی شورا آورد و با وجودی که دو فوریت آن در مرحله اول رای نیاورد رای گیری مجدد برگزار و 500 میلیون تومان برای این منظور اختصاص داده شد.
اما ماجرا به این جا ختم نشد و در جلسه 28 دی شورا، شهرداری لایحه دیگری را برای افزایش هزینه های سفر هیات دولت از 500 میلیون به یک میلیارد و دویست میلیون ارائه می کند که این لایحه با مخالفت اعضا برگردانده می شود.
به گزارش رجانیوز به نقل از «تیتر یک»، یک ماه بعد و در جلسه 25 بهمن لایحه دیگری با صورت هزینه ها ارائه می شود که بسیار قابل تامل است. در این لایحه مبلغ 1 میلیارد و 200 میلیون قبلی تبدیل به 1 میلیارد و 850 میلیون می شود و در نهایت در صحن علنی 1 میلیارد و 450 میلیون آن به تصویب می رسد.
ظاهر قضیه این است که مصوبه شورا 400 میلیون کمتر از مبلغ پیشنهادی است اما مبلغ نهایی مصوب، چیزی در حدود سه برابر نخستین لایحه پیشنهادی است. اگر به واقع این مبلغ برای سفر یک روزه نیاز بود پس چرا در لایحه اول فقط 500 میلیون تومان پیشنهاد شده است؟ این افزایش ناگهانی را باید به حساب چه گذاشت؟ افزایش واقعی قیمتها و هزینه ها یا ریخت و پاشهای بیجا؟! برای درک بهتر ماجرا نگاهی به برخی از هزینه های صورت شده می کنیم:
خرید غذا از رستوران گیلانی ----- 108 میلیون تومان
خرید 8500 پرس غذا از تالار آرش ---- 110 میلیون تومان
هزینه چاپ بنر و نصب آن در سطح شهر ----- 295 میلیون تومان
هزینه باغ گلها ----- 167 میلیون تومان
خریدهای متفرقه ---- 126 میلیون تومان
قدیریابیانه: وزرای دولت چطور با حقوق کارمندی هزار میلیارد تومان ثروت جمع کردند؟/ حقوق رئیس بانک ملت ۵ برابر حقوق رئیسجمهور آمریکاست سرکار آمدن مجدد دولت روحانی اقتصاد ایران را فرو میپاشد
سفیر اسبق ایران در فرانسه و مکزیک:
🔹قبل از امضای برجام این قرارداد برای آقایان آفتاب تابان بود و تمام آن را دستآورد خود میدانستند.
🔹دولت برای اینکه کشور را اداره کند ۷۰۰ هزار میلیارد تومان از خارج قرض گرفته که این پول بهاندازه ۱۰ سال درآمد نفتی کشور است.
🔹دولت قبلی نیز اشکالات بسیاری داشت اما رئیسجمهور دولت نهم و دهم همان اول اموال خود را اعلام کرد.
🔹اما رئیسجمهور فعلی این کار را نمیکند چراکه اگر مردم بدانند که در خانه ۵۰ میلیارد تومانی زندگی میکند، دیگر به او رأی نخواهند داد.
🔹حقوق رئیس بانک ملت ۵ برابر حقوق رئیسجمهور آمریکاست و این برای دولت شرمآور است که مدیرانش چنین بیتالمال را غارت میکنند.
🔹فساد در بدنه دولت به حدی است که به نام کارتنخوابها و با سند ۶۰ خانه روستایی وامهای میلیاردی گرفتهاند و نام کسانی را بهعنوان وامگیرنده آوردهاند که بیهویت بوده است.
🔹روحانی نیز بهدلیل اینکه این افراد از اصلاحطلبان هستند نام فساد را برای آنها به کار نمیبرد و میگوید اینها وامهای معوق است!
📝 آقایان پشت اقتصاد مقاومتی پنهان نشوید...
🔹در چند روز گذشته مشاهده شد که آقای نعمت زاده مثل گذشته بر تحریم کنندگان خودروهای داخلی شورید، اگر برایتان سوال است که از میان انبوه کالاهای تولید داخل آقای وزیر چرا به خودرو رویکردی قلدرمآبانه دارد، پاسخ خود را در ادامه این یادداشت خواهید گرفت.
🔹طرح یک سوال برای پاسخ به سوال قبل ضروری است، آنهم اینکه مگر نه اینکه خودروسازی ها خصوصی هستند؟ پس چرا روئسای آن کارخانه ها را باید وزیر صنعت مشخص کند؟ متاسفانه امروزه بر کسی پوشیده نیست که بخش عمده سهام شرکت های خودرو سازی متعلق به شرکت های دولتی است.
🔹به عنوان مثال سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران که سازمانی دولتی است به تنهایی دارای 12.2 و 15.9 درصد سهام ایران خودرو و سایپا می باشد. اگر سهامدارانِ سهامداران هم بررسی شود، مشاهده می شود که انبوهی از شرکتهای دولتی جیره خوار ایرانخودرو و سایپا هستند.
🔹بنابراین آقای وزریر به بهانه سود شرکت های دولتی، پشت اقتصاد مقاومتی پنهان می شود و هم نام اقتصاد مقاومتی را خراب می کند و هم اعتماد مردم به کالای ایرانی را از بین میبرد. حمایت از کالای ایرانی به معنای فروش قلدرمآبانه خودروهای بی کیفیت داخلی نیست.
🔹آقای وزیر به عنوان وزیر صنعت چرا از تولید پارچه چادر مشکی حمایت نمی کنید؟ چرا از تولید کفش و موبایل و پوشاک حمایت نمیکنید؟ چرا در راستای اقتصاد مقاومتی بر وارد کنندگان کالاهای غیر ضروری نمی شورید؟ لطفاً پشت اقتصاد مقاومتی پنهان نشوید.
با تشکر از دوست عزیزم آقای سید سجاد پادام
ناصرالدین شاه شیری داشت که هر هفته یک گوسفند جیره داشت.
به شاه خبر دادند که چه نشستهای که نگهبان شیر، یک ران گوسفند را میدزدد.
شاه دستور داد نگهبانی مواظب اولی باشد.
پس از مدتی آن دو با هم ساخت و پاخت کردند و علاوه بر اینکه هر دو ران را میدزدیدند، دل و جگرش را هم میخوردند.شاه خبردار شد و یکی از درباریها را فرستاد که نگهبان آن دو باشد.
این یکی چون درباری بود دو برابر آن دو برمیداشت!!!
پس از مدتی به شاه خبر دادند: «جناب شاه، شیر از گرسنگی دارد میمیرد.»
جستجو کردند و دیدند که این سه با هم ساختهاند و همه اندامهای گوسفند را میبرند و شیر بیچاره فقط دنبه گوسفند برایش میماند.
حال و روز امروز کشور ماست که دزدی رو مامور دزدی دیگه میکنن!!!
اسب سواری ، مرد افلیجی را سر راه خود دید که از او کمک می خواست .
مرد سوار دلش به حال او سوخت ، از اسب پیاده شد او را از جا بلند کرد وبر روی اسب گذاشت..... تا او را به مقصد برساند!
مرد افلیج که اکنون خودرا سوار بر اسب میدید دهنه ی اسب را کشید و گفت :
اسب را بردم ......
....و با اسب گریخت!
پیش از آنکه دور شود صاحب اسب داد زد :
"تو تنها اسب را نبردی ، جوانمردی را هم بردی!
اسب مال تو ؛ اما گوش کن ببین چه می گویم ....."
مرد افلیج اسب را نگه داشت ، مرد سوار گفت : "هرگز به هیچ کس نگو چگونه اسب را به دست آوردی!"
می ترسم که دیگر "هیچ سواری" به پیاده ای رحم نکند!
حکایت ، حکایت روزگار ماست!!
به قدرتمندان و ثروت اندوزان و کاخ نشینان بگویید: شما که با جلب اعتماد مستمندان و بیچارگان و ستمدیدگان ؛ اسب قدرت بدستتان افتاده ........
......شماها؛
نه فقط اسب ,
که ایمان ،
اعتماد؛
اعتقاد
و..........
نان سفره مان را بردید.....
.....فقط به کسی نگوئید چگونه سوار اسب قدرت شدید!!!
......افسوس.....که دیگر؛ نه بر اعتمادها اعتقادیست و نه بر اعتقادها اعتمادی!