به وبلاگمون خوش اومدی رفیق

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «موشک» ثبت شده است

آیا این حقارت ها کافی نیست؟

هنوز فراموش نکرده ایم حج خونین ۶۶ را!!!

هنوز فراموش نکردیم هتک حرمت به نوجوانان این کشور را!!!

هنوز فراموش نکرده ایم به شهادت رساندن حجاج در فاجعه منا را!!!

هنوز فراموش نکرده ایم خیانت های آل سعود(یهود)به اسلام را!!!

هنوز خون کودکان یمنی بر زمین ریخته میشود!!!

حال هنوز هم هستند شیعیانی که پول خود را تبدیل به موشک و بمب کنند برای ریختن خون مردم بی دفاع یمن و کودکان سوری و شیعیان عراق؟

هنوز هم هستند کسانی که بگویند مرگ بر آل سعود و درود بر حزب الله اما پول های خود را به شیخک های سعودی بدهند تا جوی خون به پا کنند و ماشین های لوکس سوار شوند و در کاباره ها عیاشی کنند؟

همانطور که قرآن بدون علی در صفین مشتی جوهر بی ارزش است لای مشتی ورق پوچ

کعبه بدون خدا هم مشتی گل و سنگ بی ارزش است در بیابان!!!

مستر جیکاک جاسوسی که ریشش را آتش زد

مستر جیکاک (معروف به سید جیکاک) جاسوس انگلیسی مأمور ویلیام دارسی، سالها در مسجدسلیمان زندگی کرد.   وی در آغاز به عنوان چوپانی کر و لال به مدت هفت سال در ایل بختیاری به آموختن فرهنگ و زبان بختیاری می‌پردازد و پس از فراگیری آن، به عنوان یک بختیاری در منطقه نفت‌خیز مسجدسلیمان سکنی می‌گزیند در طول حضور خود در آن منطقه با فنون شعبده‌بازی و حربه‌های دیگر، توجه مردم محلی را به خود معطوف می‌دارد و خود را به عنوان یک   روحانی شیعه  ، جا می‌زند.  جیکاک برای این کار ابتدا به فراگیری فقه می پردازد و به درجهء اجتهاد رسیده و در مساجد، بعنوان پیش نماز حضور می یابد او گیوه هایش را با یک اشاره عصا جفت می کرد و شایع کرده بود که این از معجزات اوست.    در کتاب خاطراتش، توضیح می دهد که آهنرباهایی در گیوه هایم قرار داده بودم، که با اشاره عصا، گیوه ها جفت می شدند این جاسوس انگلیسی، روزی به مسجد می آید و می گوید:  من حضرت علی (ع) را درخواب دیدم و او دستش را بر شانه ام نهاد و به من فرمود: "به مردم بگو از این ماده سیاه و نجس (نفت) دوری کنند."     و برای اثبات ادعایش پیراهن و عبایش را کنار می زند و اثر سفیدی دستی روی شانه اش را نشان می دهد و می گوید این مدرکی بر حقانیت من او درکتابش تشریح می کند که روزی تکه ای کاغذ را بشکل دست بریدم و روی شانه ام قرار دادم و آنقدر زیر آفتاب داغ جنوب ماندم تا خوب اطراف ان کاغذ تیره شود و اثر دست بر شانه ام نقش ببندد همچنین، در منظره‌ای با یک آخوند شیعه، مدعی آتش گرفتن ریش دروغگو می‌شود و با استفاده از ریش مصنوعی از نخ نسوز، حقانیت خود را ثابت می‌کندجیکاک در اواخر دهه ۱۳۲۰ خورشیدی، فرقه‌ای را در منطقهٔ بختیاری، بویراحمد و خوزستان ایجاد می‌کند که طلوعیان یا سروشیان نامیده می‌شده‌اند و به توقیت قریب‌الوقوع ظهور مهدی معتقد بوده‌اند   این هم معروف ترین شعر او ” شما که عشق علی مین دلتونه؛ نفت ملی، سی چنتونه؟ “  


  منابع 


۱- تاریخ سیاسی اجتماعی ایل بختیاری؛ اثر راف گارثویت، ترجمه: مهراب امیری. تهران: سهند

آیا از روباه پیر تکرار چنین داستان هایی بعید است؟؟؟

آیا هنوز هم سیدجیکاک هایی هستند که فریاد بزنند شما که مهر علی مین دلتونه موشک و انرژی هسته ای سی چنتونه؟




خب حق دارن تحریممون کنن دیگه ایرانو وسط پایگاه های نظامیشون ساختیم